ادرس اینستا : نیلوبلاگ

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

    امکانات وب

    دیشب خوابت را دیدم 

    در گوشه ای از تنهایی هایم از من دور می‌شدی آنقدر دور که قلبم را

    هم باخود میبردی قلبم فشرده شده بود آنقدر که خفه شوم چشمانم

    را باز کردم توی تخت دراز کشیده بودم کل روز داشتم به خوابم فکر میکردم 

    ___________________________________________

    تو داغونم کردی ....

    میدونی داغون یعنی چی .... یعنی حسی ک سالها سرکوب شد 

    حرفی که سالها در گوشم ماند ... صدایی که سالها در

    عمق وجودم رخنه کرد و هنوز فراموش نشد چرا نباید

    فراموش میکردم چرا ....

    عمق این فاجعه قلبم است قلبی که عاشق باشه ...

    خدا کند ک آرام بگیرم بعد ساااااالها...

    ۱۰دی۱۴۰۰

    ..............؟.....................

    آروم و بی صدا و یه عشق ناب کنار دریای آرام ؛دستانی گرم دست در دست عشقی ناب ؛قدم زدن روی شن های دریا و حس کردن شن های دریا رو انگشتهای  پاهات و زمزمه ی دوست داشتن های عاشقانه ....

    آهنگ دنیای « مه » آقای آسرایی رو گوش میدم و دارم می‌نویسم 

    انقدر عاشقانه حس و حالمه ک نمیدونم کجای دنیا باید این عشق و احساس رو بیان کرد ...

    مجنون کن این قلب شکسته را......

    تو موجی و من ساحلی ک رفت.....

    ,....,...............................

    خیلی سخته یه روزی باورت نشه کسی و ک عاشقش بودی حالا

    اون جوری ک دلت میخواست نمیتونی صداش بزنی حالا دیگه باید بگی.....

     .....

    ..........

    ..........

    مثل یک آهنگِ قدیمی تویِ آرشیوِ خاک خورده یِ چندین ساله،
    مثلِ آلبومِ پر از عکسِ کودکی تویِ صندوقچه ی زیرِ شیروونی،
    مثلِ تلفن سکه ای فرسوده زیرِ آفتابِ  تویِ جاده یِ متروکِ کوهستانی،
    مثلِ یه تیرِ جامونده تویِ قفسه ی سینه ی یه کهنه سرباز،
    مثلِ یه مهمونیِ دسته جمعی یه شبِ یلدایِ خیلی قدیمی دورِ کرسیِ مادربزرگ،
    مثل بویِِ یه عطرِ آشنایِ خاص تویِ شلوغیِ عطرایِ عطرفروشی،
    مثلِ گرمایِ یه شومینه پشتِ پنجره ی تویِ کلبه ی وسطِ برف،
    مثلِ حافظ و فالش که هزارسالِ هنوزمِ عطرِ گیسویِ رخ یار میتراود مهتاب،
    مثلِ یه لیوان آبِ یخ وسطِ تشنگیِ چله یِ تابستون،
    مثلِ خوابِ دمِ صبح که پر از رسیدن و خوابِ هنوز،
    تو اینجا
    وسطِ تمامِ شلوغیا و دلتنگیام
    ب یادتم .............

     ............

      فقط میخواهم آرام و عاشقانه بپرسم کنار دریای پرتلاطم عشق چقدر میتوانی عاشق باشی. . .    ؟  دوباره نجوا کن دوباره درون گوشهایم بگو‌ که دوستم داری ؟ قناعت عشق را نکن تنها چیزی ک درایت دنیا قناعتش نباید کنی عشق است ...باور کن قدر تمام داشته و نداشته هایم قدر تمام بودن و نبودنت عاشقانه زندگی میکنم

       ..................

    دلم تنگه همه ی روزهایی هست ک هیچوقت نتونستم درکش کنم 

    هیچوقت نفهمیدم عشق معنای دلهره هست یا دوست داشتن ؟

    عشق نگاه آدمی است با گرفتن دستان کسی ک دوستش داری 

    عشق دلهره و تپیدن قلبت برای کسی است ک عاشقش هستی 

    کنار دریا با موج های خروشانی ک موهایت را پرتلاطم می کند 

    دستان گرمی ک کنارش عشق را میفهمی ؛عشقی ک تمام وجودت را در برمی‌گیرد قلبت می‌تپد وقتی نگاهت میکند 

    ادامه دارد....

    نوشته شده در تاريخ چهارشنبه بیست و هفتم مرداد ۱۴۰۰ در ساعت 15:8 توسط مریم |

    ادرس اینستا...
    ما را در سایت ادرس اینستا دنبال می کنید

    برچسب : نویسنده : dokhtareemroozi بازدید : 44 تاريخ : يکشنبه 9 بهمن 1401 ساعت: 18:32